خدا با ماست

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هدف انسان» ثبت شده است

۲۶
مهر

یکی از اهداف خلقت بر اساس  آیه «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ‌ »(1)عبادت است.اساسا تمامی اهدافی که خدا در قرآن بیان کرده از جمله عبادت، تنها به سود انسان است و او را پرورش می دهد و از نقص به کمال مى‏برد و در عبادت ِانسان هیچ فایده‏اى براى خداوند متصور نیست، چون خدا کمال مطلق است چنانکه خدا می فرماید:َ «فَإِنَّ اللَّهَ غَنىِ‏ٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ »(2).

اما اینجا یک سوال مطرح می شود که این آیه به علت وجود نفی و استثناء دلالت بر حصر می کند یعنی تنها هدف،عبادت می باشد ولی آیا عبادت تنها و تمام هدف هست یا نه؟

قبل از هر چیز لازم هست بدانیم که منظور ازعبادتی که هدف آفرینش می باشد این نیست که فقط نماز و روزه و... به جا بیاریم بلکه منظور عبودیت هست و عبودیت یعنی نهایت تسلیم بودن در مقابل خدا و انجام هر کار نیک (هر چند کوچک)به قصد رضایت الهی است.البته عبادات و کارهای نیک دارای مراتبی است که هدف آفرینش رسیدن به مراحل عالی آنهاست.و رسیدن به اون مراتب عالی عبودیت در سایه ی آزمایش های مختلف و شناختن و علم پیدا کردن به خداست،و درعین حال عبادت نیز خود سرچشمه معرفت بیشتر است،و در قرآن آزمایش و معرفت به عنوان هدف خلقت انسان یاد شده است و نتیجه ی این عبودیت افرادی مانند امام حسین(ع)می شه که بعد از آن همه مصیبت  در هنگام شهادت می فرماید:الهی رضا برضاک.     

نکته  بعد اینکه خدا در قرآن می فرماید:«یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ وَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»(3)در این آیه خدا تقوا را هدف و عبادت را راه رسیدن به آن معرفى کرده است، ولی تقوا هدف نهایى نیست، بلکه خود مقدمه رسیدن به رستگاری معرفى شده است:«وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون (4)و رستگاری انسان هم در لقاى خداست.(5)

با توجه به مطالب بالا حصر در آیه « ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» یک حصر اضافی(نسبی) است یعنی عبادت نسبت به برخی از اهداف (مانند آزمایش و علم و معرفت به خدا)غایت محسوب می گردد ونسبت به برخی دیگر(رسیدن یه رحمت وخشنودی و قرب خداو انسان کامل شدن) مقدمه می باشد. چنانکه در قرآن آیاتی داریم که حصر در آنها اضافی می باشد (6)پس نتیجه اینکه عبادت جزئی از هدف است نه تمام هدف یعنی عبادت هدف متوسط برای رسیدن به رحمت و قرب خداست .

------------------------------

پاورقی

1- «و جنّ و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا بپرستند ». ﴿سوره الذاریات‏؛ آیه56)

2- سوره آل عمران؛ آیه 97

3- «اى مردم! پروردگار خود را پرستش کنید آن کس که شما، و کسانى را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوی » . (سوره بقره ؛ آیه 21)

4- سوره آل عمران ؛ آیه 130

5- تفسیر تسنیم؛ج2؛ص353

6-مانند آیه «قُل لَّا أَجِدُ فىِ مَا أُوحِىَ إِلىَ‏َّ محَُرَّمًا عَلىَ‏ طَاعِمٍ یَطْعَمُهُ إِلَّا أَن یَکُونَ مَیْتَةً أَوْ دَمًا مَّسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنزِیرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَیرِْ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیرَْ بَاغٍ وَ لَا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّکَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ؛ بگو: در میان آنچه بر من وحى شده است چیزى را که خوردن آن حرام باشد نمى‏یابم، جز مردار یا خون ریخته یا گوشت خوک که پلید است یا حیوانى که در کشتنش مرتکب نافرمانى شوند و جز با گفتن نام اللَّه ذبحش کنند. اگر کسى ناچار به خوردن گردد هر گاه بى‏میلى جوید و از حد نگذراند بداند که خدا آمرزنده و مهربان است». (سوره انعام ؛ آیه 145) ظاهر این است که این آیه، تنها نظر به نفى احکام خرافى مشرکان دارد و به اصطلاح،" حصر اضافى" است، و به تعبیر دیگر آیه مى‏گوید: محرمات الهى اینها هستند نه آنچه شما به هم بافته‏اید براى روشن شدن این سخن بد نیست مثالى بزنیم، کسى از ما سؤال مى‏کند آیا حسن و حسین، هر دو آمدند، ما در جواب مى‏گوئیم نه فقط حسن آمد، در اینجا منظورمان این است که آمدن نفر دوم، یعنى حسین را نفى کنیم، اما هیچ مانعى ندارد کسان دیگرى که اصلا مورد بحث ما نبوده‏اند آمده باشند، چنین حصرى را حصر اضافى (یا نسبى) مى‏گویند. ( تفسیر نمونه، ج‏6، ص: 16)

  • جویای حقیقت